روانشناسان و بازار کار

ورود به رشته‌ی روانشناسی آسان است، تنوع دانشکده‌های ارائه دهنده‌ی این رشته، ورود به مدارج بالای آن را هم ساده‌تر از قبل کرده است. حدود ۶ تا ۱۰ سال تحصیل برای ورود به بازارکار این حرفه زمان نسبتا کمی نیست، ولی متاسفانه دانشجویان پس از طی این زمان و در موعد فارغ‌التحصیلی تازه متوجه می‌شوند که کار کردن در این رشته مانند تحصیل در آن ساده نیست و تابع عوامل بسیاری است، مستلزم هزینه‌ی زیاد و مطالعات میان رشته‌ای و داشتن شخصیت سالم و رشدیافته است و به مهارتی بیش‌تر از آن منابع درسی و دانشگاهی که آموخته‌اند، نیاز دارند. در این لحظه تصمیم به تحصیل در یک رشته‌ی دیگر با توجه به صرف زمان نسبتا طولانی که برای دریافت مدرک رشته روانشناسی کرده‌اند، تصمیم ساده‌ای نیست، در همین لحظه شاهد شکل گیری گروهی هستیم که می‌خواهد به هر قیمتی که شده در این رشته کار کند و پول در بیاورد. این یکی از دلایل تولید محتواهای زرد و محتواهای کوتاه و سطحی در جامعه‌ی روانشناسی است. با محوریت این ایده که من هرکاری از دستم برمی‌آید باید انجام بدهم تا مراجع داشته باشم و باید در رشته‌ای که تحصیل کرده‌ام، کار کنم. راه‌حل این معضل در سخت‌تر کردن ورودی‌های این رشته نیست، راه‌حل در به کار گرفتن اساتید آگاه و توانمندی است که در دانشگاه‌ها بتوانند به خوبی زیر و بم این رشته را به دانشجویان خود گوشزد کنند، و حتی قبل از آن مشاوران دانایی که موقع انتخاب رشته روانشناسی، دانش‌آموزان خود را به سختی‌های کار پیش روی‌شان آگاه کنند. هرچند همه‌ی این کارها هیچ‌وقت باعث نمی‌شود، تولید محتواهای سطحی و زرد به پایان برسد. البته راه سومی هم هست، اینکه روانشناسان پس از فارغ‌التحصیلی برای ورود به بازار کار شتاب نکنند، هرچند این مسیر ساده‌ای به خصوص برای آن دسته که نیاز مالی دارند نیست، ولی با صبر و حوصله و بالا رفتن تجربه زیسته و دانش افزایی بیشتر، ورود مطمئن‌تری به بازارکار خواهند داشت.
✍️ حمیدرضاساسان فر

9 فروردین 1404

دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.