
پروانه اشتغال روانشناسی
از اطلاعیههای سازمان نظام برمیآید که دیگر خبری از کمیسیون تخصصی و مصاحبه با روانشناسان و مشاوران برای اعطای مجوز فعالیت نیست و به جای آن، همکاران لازم است، در دورههای کارورزی و کارگاههای آموزشی شرکت کنند. در این مقال قصد ندارم شرایط و معیارهای فعلی برای دریافت پروانهی فعالیت را نقد کنم، بلکه آنچه من را به نوشتن این یادداشت ترغیب میکند، شوق و اشتیاق همکاران برای دریافت پروانه است، زیرا برای بعضی از همکاران که چه بسا سالها در نوبت دریافت مجوز بودهاند، چه بسا فرصت مغتنمی برای پروانهدار شدن در عرض تنها ۳۰ روز باشد. بعضی از دوستان در این مدت با من تماس گرفتند و در مورد این موضوع مشورت کردند. یا در مورد مدارک مورد نیاز برای دریافت پروانه سئوالاتی داشتند. من چیز بیشتری از آنچه از مفاد این اِطلاعیهها برمیآید نمیدانم ولی چند مورد را به همکاران عزیزم یادآوری کردم.
ابتدا اینکه به محض دریافت پروانهی فعالیت، ضرورت دارد که نسبت به گشودن پرونده مالیاتی اقدام شود. بدیهی است که به محض دریافت پروانه فعالیت، هر روانشناس از منظر قوانین حاکم بر کشور، صاحب کسب و کار محسوب میشود، و البته صاحب درآمد. عدم اقدام به موقع ممکن است در سالهای بعد منجر به علیالراس شدن فرد دارای صاحب پروانه شده و هزینههایی را از این بابت به وی تحمیل کند. در این مورد میتوانید با یک کارشناس امور مالیاتی مشورت کنید.
دوم آنکه همانطور که میدانیم دریافت پروانه الزاما به معنای مراجع داشتن یا کار کردن نخواهد بود. اصولا بخشی از ماهیت این رشته اینگونه است، که خوشبختانه یا متاسفانه، چندان نیازی به تایید مقامات بالادستی ندارد. (البته قانونمداری و فعالیت قانونی موضوع دیگری است و منظورم در اینجا احراز توانایی حرفهای است که صرفا با تایید دیگران محرز نمیشود. به همان دلیلی که اکنون کمیسیونها دیگر فاقد قدرت در تایید صلاحیت حرفهای روانشناسان هستند.) پس صرف داشتن پروانه به خصوص در زمان فعلی که تقریبا امکان دریافت پروانه توسط بیشتر همکاران امکانپذیر است، منجر به کسب درآمد یا افزایش ورودی مراجعین نیست. پس شایسته آن است که اگر فردی، صرفا به نیت رونق فعالیت حرفهای، بخواهد پروانه فعالیت بگیرد، کمی پیش از هر اقدامی تامل بنماید، زیرا ممکن است پروانهدار شدن نه تنها فایدهای نداشته باشد، بلکه باعث سرخوردگی به اضافهی یک پرونده مالیاتی شود، و انچه بماند، دوندگی در راهروهای آن سازمان برای اثبات نداشتن درآمد باشد.
دیدگاه خود را بنویسید