جدیدا دم درآوردی! این اصطلاح را آقایان به همسران خود میگویند، بعد از اینکه به تدریج در جلسات رواندرمانی، خانم به نیازهای سالم خودش بیشتر پیبرده و تمایلی به تکراربازی معیوب قبلی خود در رابطه ندارد. البته این مسئله به صورت معکوس برای آقایان با عبارت (حالا ...
دقیقا نمیدانم چه کسی برای اولین بار از عبارت «دیگری را بخشیدن» استفاده کرد، چون شاید نمیدانست که انسان اگر بخواهد فقط میتواند خودش را ببخشد. شما زمانی خودتان را بخشیدهاید و از کینه و انتقام رها شدهاید، که بتوانید آن طرف وجودتان را که ...
شخصا بر این باورم که اگر تنها یک دلیل برای دریافت سوپرویژن برای درمانگران وجود داشت، وجود درمانجویان با سازمان مرزی است. دقت کنید که مدتها این باور وجود داشت که مرزیها قابل درمان نیستند، هرچند قسمتی از این تصور در نتیجه ناقص بودن منابع تئوریک و پژوهشی در این مورد ...
صرف جلسه داشتن با یک درمانگر، حتی در طولانی مدت، نشان دهنده درمان شدن نیست، همواره این احتمال مطرح است که درمانگران ناکارامد در تلههای ارتباطی درمانجو افتاده، و دوباره مانند دیگریهای مهم زندگی مراجع، به آنها آسیب بزنند. متاسفانه این آسیب همواره باعث کنار گذاشتن درمان از سوی درمانجو ...
کینه، انتقامجویی، خشم ، قهرکردن و احساسات و رفتارهایی مشابه این ، زمانی بر دنیای عاطفی و هیجانی فرد مسلط میشود که در دنیای روانی او ناامنی بر امنیت غلبه داشته باشد، هر چند همین عواطف در ابتدای مراحل رشدی به خصوص در کودکی و ...
بیتفاوتی یا سردی احساسی، یکی از مکانیسمهای حفظ بقای ارگانیسم زنده در برابر هیجانات و احساسات ناخوشایند پیرامون خود است. اتخاذ موضع بیتفاوتی در کوتاه مدت موجب تسلط بیشتری بر خویشتن میشود، در حالی که در طولانی مدت به بهای از دست دادن احساسات و ...
خروج درمانگر از نقطه بیطرفی بالقوه میتواند یک بنبست درمانی ایجاد کند،. هر زمان که درمانگر به نفع یکی از تعارضات درمانجو یک موضع جانبدارانه اتخاذ میکند، یعنی در همان نقطه، درمان تمام شده و هیچ چیز بزرگ دیگری آشکار نمیشود، به طور مثال ممکن است درمانجو از ...