بایگانی نویسنده «حمیدرضا ساسان فر»

?کودک که بودم دیر زبان باز کردم، مادرم را به ستوه آورده بودم، بیخ گلویم را می کشید و با لگد به مریضخانه ی محل می برد. زبان که باز کردم پدرم گفت: چقدر این بچه زر …

زندگی کردن مانند کسی که هر روز را آخرین روز زندگیش می داند، این می شود که می روم بزرگمهر را می بوسم، می بویم و آن قدر که بشود در آغوش می گیرم، رادمهر را آهسته …

امروز برای دیدن مسابقه فوتبال مابین پرسپولیس و تراکتور به استادیوم رفتم، بعد از حدود چهار پنج سال! مدتی است که رسانه ها از نبود تماشاگر ناله می کنند و نهایتا سازمان لیگ هم بازی ها را …

16 اسفند 1394

من در کودکی پدرم را از دست دادم، اولین فرزندم نیز در اولین سالگرد تولدش جان باخت. از همان زمان بود که هستی برایم بی اعتماد و بی اعتمادتر شد. به دنبال چیزی بودم که برای خودم …

روان درمانی هنر بداهه نوازی است، شهامت آفرینش می خواهد. 

روابط بیرون از گروه ممنوع است. اعضای گروه درمانی نمی توانند بیرون از جلسات گروه، با یکدیگر ارتباط داشته باشند. دلایل زیر می تواند اهمیت این قانون را روشن سازد: ۱- فرض این است که اعضای گروه، …

من با تو همان قدر شبیه هستم که ممکن است تفاوت داشته باشیم، باشد که خویشتن مستقل و یکتای خود را ارزشمند بدانیم و آن را در این رابطه دو نفره درمانی از یاد نبریم. مرعوب همدیگر …

یکی از سست ترین استدلال ها را برای رای دادن اینگونه یافته ام که می گویند چون هیچ راهی برای تغییر نمانده است باید به همین صندوق نصفه و نیمه رای اکتفا کرد. این رویارویی با موضوع …

7 اسفند 1394

رویکرد حدود ۱درصد از روانشناسان بالینی، روان درمانی اگزیستانسیال است. در ایران البته به هیج پژوهش جامعی در بررسی رویکرد روانشناسان برنخورده ام ولی تصور من این است که روانشناسان جدی شاغل در این رویکرد از تعداد …

مروری بر کتاب «درمان شوپنهاور» تالیف «اروین یالوم» «یالوم» اول بار، با موضوع گروه درمانی و کتاب درخشان اش با عنوان روان درمانی گروهی، دین خودش را به این حوزه ادا کرده بود ولی همان طور که …

روانشناس نمی تواند به جز روانشناسی بداند و مدعی شود که توانسته از مراجعینش و جامعه ای که در آن حضور دارد شناخت عمیق تری به دست بیاورد. تاریخ، فلسفه، جامعه شناسی، هنر و سیاست از جمله …

تصور کنید به ترتیبی که اصلا براتون مشخص نیست به یکی از شلوغ ترین ایستگاه هایBRT تهران (مثلا آزادی – تهرانپارس) پرتاب میشید. به خودتون که میاید، متوجه میشید که بین جمعیت به هم فشرده ای از …

-روان درمانگرم گذشته ام را بالا آورد، همانجا در جلسه درمان. چشم هایم از روی فرش چرخید و ایستاد روی آدمی که نشسته بود روبروی من و می نوشت بر روی کاغذهایش هرچه از من بالا آمده …

مدتی قبل با زنده یاد دکتر افشنگ تماس گرفتم و از او درخواست کردم که اجازه دهد برای مجموعه ای که برای روند شکل گیری و آغاز روان درمانی اگزیستانسیال در ایران تمایل دارم ایجاد کنم با …

اگر در حین جلسه درمان با درمانجو گیر کردید چه به او می گویید؟ من در چنین موقعیتی به درمانجو می گویم که (من در این لحظه گیر کردم و نمی توانم یا نمی دانم که چگونه …

تمام توانم را برای زندگی میگذارم. نه فقط آن روزهایی که سخت کار می کنم یا سخت مطالعه می کنم بلکه آن روزهایی که گوشه ی کاناپه لم داده ام و زیر باد کولر ساعتها هیچ کاری …

1234