درسگفتارهای اصول و مبانی روان درمانی اگزیستانسیال/جلسه اول
?خلاصه جلسه اول
مدرس: حمیدرضا ساسان فر، روان درمانگر اگزیستانسیال
زمان برگزاری دوشنبه ها، یک هفته درمیان
مکان: طرحی نو/ آکادمی اگزیستانسیال
موضوع جلسه اول:
- ساختار و پیشینه فلسفه اگزیستانسیال
- زمانی که از اگزیستانسیالیسم صحبت می کنیم از چه می گوییم؟
در توضیح یا بررسی اصطلاح اگزیستانسیالیسم توجه به موارد زیر اهمیت دارد:
اول آنکه: اگزیستانسیالیسم یک بدنه ی واحد و یکپارچه از دانش نیست. این به معنای آن است که در واقع در مقابل هریک از مفاهیم یا گزاره های اگزیستانسیالیستی یک دیدگاه مخالف وجود دارد و نمی توانیم تنها با یک تعریف روشن یا مشخص و مشترک که میان اندیشمندان این حوزه رایج و مقبول باشد روبرو باشیم. به طور مثال در مبحث ایمان کافمن و نیچه اظهار می دارند که خدا مرده است در حالیکه تیلیش انسان را به ایمان داشتن تشویق می کند. در حوزه روان درمانی اگزیستانسیال هم به این عدم یکپارچگی برمی خوریم، به این معنا که ممکن است تلقی روان درمانگران از مباحث درمانی با نگاهی متفاوت همراه است. مکاتب متنوع روان درمانی اگزیستانسیال از مکاتب آمریکایی تا مکتب لندن علیرغم بعضی اشتراکات، هر کدام خاستگاه و تئوری منحصر به خود را دارند. بنابراین به جای روان درمانی اگزیستانسیال بهتر است از روان درمانی های اگزیستانسیال صحبت کنیم.
دوم آنکه: تعاریف مبتنی بر دوره های زمانی خاص آنها را به تعاریف متناقضی از یکدیگر می رساند، مانند آنکه فلسفه اگزیستانسیال را جنبشی فرهنگی در قرن بیستم بدانیم یا جنبشی برآمده از قرن نوزدهم که در قرن بیستم به رشد رسیده است.
سوم آنکه: بعضی از فلاسفه همچون کامو و هایدگر در دوران حیات خود از خوانده شدن تحت عنوان فلیسوف اگزیستانسیال پرهیز می کردند.
و آخر آنکه لازم است اشاره کنیم به تعاریفی که بر آنچه اگزیستانسیالیسم نیست یا با آن مخالف است متمرکز است. به طور مثال تقابل آن با فلسفه عصر روشنگری که این قبیل تعاریف اگزیستانسیالیسم را به عنوان یک فلسفه واکنشی مطرح می کند، مانند واکنش علیه نهادها و ارزش های مطلق اجتماعی مانند انجمن های ایدئولوژیک سازمان یافته که در راستای جهت دهی به افکار و رفتار اشخاص به کار می رود.
منابع برای مطالعه:
Lacovou, S. Weixel-Dixon, K.(2015) Existential therapy, London, Routledge
- فلسفه روشنگری و رمانتیسم:
از عصر بروز و ظهور اندیشه افرادی مانند کوپرنیک، کپلر، گالیله، دکارت و… با عنوان عصر روشنگری نام برده می شود. مهمترین ویژگی این عصر عقلانیت است و آنها بر این باور بودند که عقاید فقط باید براساس منطق نه براساس اقتدار کشیشان، متون مقدس، یا سنت پذیرفته شوند. آنها جنبه های نامعقول ماهیت انسان مانند هیجانات را دست کم می شمرند. وجودگراها و رمانتیک ها سعی داشتند هیجان ها، شهود، و غرایز انسان را از جایگاه فلسفی پستی که اشغال کرده بودند به جایگاهی ارتقا دهند که رهنمودهای اصلی برای رفتار انسان باشند. در طول جنبش رمانتیک، زندگی خوب به صورت زندگی که فرد بتواند صادقانه مطابق ماهیت درونی اش عمل کند، تعریف شده بود. در کنار و همراه با رمانتیک ها که علیه خردگرایی، تجربی نگری، و حسی نگری طغیان کردند، فلاسفه و روانشناسان اگزیستانسیال نیز همچون رمانتیک ها، تجربه و احساس شخصی را معتبرترین راهنمای فرد می دانستند.
منابع برای مطالعه:
فلسفه روشنگری نوشته ارنست کاسیرر، نشر نیلوفر
تاریخ روانشناسی نوشته هرگنهان، نشر ارسباران
ریشه های رمانتیسم نوشته آیزایا برلین نشر ماهی
- پیشینه تفکر اگزیستانسیالیسم
ریشه های اندیشه اگزیستانسیالیسم در آثار ارسطو و افلاطون، در کتاب عهد عتیق، در حماسه ی گیلگمش و در آموزه های بودا قابل رویت است. با این همه ظهور آن در عصر جدید به کیرکگارد منتسب است. از فلاسفه معتبر این مکتب فکری می توان از نیچه، گابریل مارسل، مارتین هایدگر، ژان پل سارتر و کارل یاسپرس نام برد.
منابع برای مطالعه:
اگزیستانسیالیسم نوشته توماس فلین، نشر بصیرت
۶ متفکر اگزیستانسیالیست، نوشته بلاکهام، نشر مرکز
- تعریف اگزیستانسیالیسم
فلسفه اگزیستانسیال فلسفه ای است که به طور مستقیم زندگی را هدف قرار می دهد، به بیان دیگر این فلسفه به زندگی می پردازد و آن را ممکن می سازد. از آنجایی که می توان مسئله اساسی اگزیستانسیالیست ها را پوچی حاکم بر هستی دانست. فلسفه اگزیستانسیال، فلسفه ای است که زندگی اصیل را علیرغم پوچی و بی معنایی حاکم بر هستی ممکن می سازد. این فلسفه بیشتر از آنکه در قالب یک ساختار منظم و منطقی به چالش هایی این چنین پاسخ بدهد، از شعر، ادبیات و تمثیل استفاده می کند. فلسفه اگزیستانسیال هر آنچه را وجود دارد یا هست مطالعه می کند، ولی آنها بر این باورند که انسان تنها هستنده ای است که به هستن خود می اندیشد و از آن پرسش می کند و انسان را از این جهت واجد ویژگی می دانند. فلسفه اگزیستانسیالیسم درباره انسان به عنوان اشخاص منحصر به فرد و موجوداتی در ارتباط با دیگران نام می برد و اینکه چگونه می تواند سفر خود را از تولد تا مرگ هدایت کند. این فلسفه درک وجود انسان را از طریق بررسی انسان از شیوه های رویارویی او با مسایل جهان شمولی چون آزادی، مسولیت، انزوا، مرگ و اضطراب مقدور می داند. در این میان روان درمانی اگزیستانسیال نیز عبارت است از کاوش تجربه ی هر مراجع از انسان بودن خویش با همه پیچیدگی هایش.
پایان جلسه اول
دیدگاه خود را بنویسید